سکوتم را شکستم

ساخت وبلاگ
تو خواب و بیداری بودمنمی دونستم خوابم یا بیدارمصدای مامانم می اومد با داداشم حرف می زدحس کردم بیدار شدم بیدار شدم و واتساپم رو چک کردم دیدم استوری گذاشتهاستوری از حلقه نامزدیبه دستش می اومدبهش پیام دادم ازدواج کردیگفت ارهگفتم باور می کنم؟ی عکس واضح تر برام فرستاد نمی دونستم چی بگمگفت قراره بعد از عید فطر عروسی کنیماصلا عید فط کی بودنمی دونستمخوابم بودم یا بیدارنمی دونستمی لحظه همه جا رو غم گرفت همه جا تاریک شدچشامو باز کردم ولی نمی خواستم بیدار شمگوشیم زنگ خورد فهمیدم دخترم پشت خطهجوابشو دادماولین کاری ک کردم چک کردن واتساپم بودهمه اش ی خواب بودبرای من تو این وضعیت ی خواب وحشتناک بودو برای اون حتما ی اتفاق شیرین سکوتم را شکستم...
ما را در سایت سکوتم را شکستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : harfhaikhodemony بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 10 آبان 1402 ساعت: 21:59

یه روز جدید شروع شد

روزی که بهت فکر کردم و فکر می کنم

ولی ادامه میدم

من به این ادامه دادن نیاز دارم

به خاطر خودم و دخترام

تو منو نخواستی و این همین جا تموم میشه

من اینده ای خواهم داشت بدون تو

و برای اون باید تلاش کنم

ارومم و اروم تر خواهم شد

سکوتم را شکستم...
ما را در سایت سکوتم را شکستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : harfhaikhodemony بازدید : 43 تاريخ : دوشنبه 1 آبان 1402 ساعت: 23:59

امروز که بیدار شدم

دیگه تلگراممو چک نکردم

چون دیگه خبری از پیام دادنش نیس

ب جاش واتساپمو چک می کنم که ببینم استوریامو دیده یا نه

بعد پا میشم

امروز ی کم کار دارم

باید تمرین کنم

باید کار کنم

باید تلاش کنم

نباید دست از تلاش بردارم

باید قوی باشم

همین

سکوتم را شکستم...
ما را در سایت سکوتم را شکستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : harfhaikhodemony بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 1 آبان 1402 ساعت: 23:59